در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شدهاست که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود.
ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیتهای داستان به جادویی شدن روایتها میافزاید. صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمدهاند توسط افراد ناشناس از طریق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است. به اعتقاد بسیاری او در این کتاب سبک رئالیسم جادویی را ابداع کرده است. داستانی که در آن همهٔ فضاها و شخصیتها واقعی و حتی گاهی حقیقی هستند، اما ماجرای داستان مطابق روابط علّی و معلولی شناخته شدهٔ دنیای ما پیش نمیروند.
رمان صد سال تنهایی باعث شد مارکز به ایرانیان معرفی شود اما این کتاب جزء سخت خوان ترین کتابها می باشد و بسیاری از مشتاقان مطالعه به سراغ این رمان رفتند و همچنان میروند اما سبک این اثر یعنی رئالیسم جادویی باعث میشود بسیاری از افراد رمان را نیمه کاره رها کنند، به همین دلیل قبل از شروع مطالعه ی این رمان چند پیشنهاد برایتان دارم.
قدم اول: با داستان های کوتاه مارکز شروع کنید
مارکز توی داستان های کوتاهش، معمولا سراغ سبک معروفش یعنی «رئالیسم جادویی» نمی رود و خیلی خلاقیت های پیچیده به خرج نمی دهد، بعضی از داستان هایش که تماما بدون عنصر جادو هستند و در مورد بقیه هم حداکثر در هر داستان یک ایده جادویی رو می کند؛ مثلا در یک داستان، پیرمردی دوتا بال دارد و مسئله برخورد بقیه افراد با این وضعیت است. یا توی یک نمونه دیگر، پسربچه ای که دیگران حرفش را درباره امکان دیدن یک کشتی خیالی باور نمی کنند، یک شب آن کشتی را از توی خیالاتش به دنیای واقعی می کشاند و همه چیز را به هم میریزد. این نمونه ها، در عین حال که خودشان یک تجربه ابدی هستند اما دریچه ورود خوبی برای دنیای شیرین گابو هم می توانند باشند.
برای شروع میتوانید سراغ «دوازده داستان سرگردان» که ترجمه اش هم برای بهمن فرزانه است، می تواند گزینه خیلی خوبی از میان انبوه مجموعه داستان های کوتاه مارکز باشد. این را پیدا نکردید، سراغ ترجمه های احمد گلشیری بروید.
قدم دوم مطالعه ی رمانهای ساده تر مارکز
حالا وقتش است که سراغ داستان های طولانی تری مثل «کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد» یا «ساعت شوم» بروید. داستان هایی که با وجود حجم بلندترشان نسبت به نمونه های دسته قبل، اما هنوز آنقدرها هم پیچیده نشده اند. مثلا در یک نمونه بسیار عالی و عاشقانه، داستان «عشق سال های وبا» که پنج سال پیش تبدیل به فیلم هم شد، می تواند گزینه خوبی باشد. مراقب باشید به جای «عشق سالهای وبا» کتاب سانسور شده ی «دلبرکان سودا زده ی من» را نخرید.
قدم سوم شروع رمان صد سال تنهایی
خب شما کم کم آماده اید رمان صد سال تنهایی را بخوانید. اما این کار را موقع خواب و استراحت انجام ندهید. چون این رمان باید با دقت مطالعه شود. من بار اول دو ساعت قبل از خوابم وقت میگذاشتم و این رمان را میخواندم. به غیر از اینکه خوابهایم بسیار پریشان شده بود. هیچ چیز هم از داستان نمی فهمیدم تا اینکه دوباره خواندمش.
قدم آخر
در مرحله ی آخر که رمان صد سال تنهایی را خواندید نوبت دو اثر سخت خوان تر مارکز یعنی «پاییز پدرسالار» و «ژنرال در هزار توی خود» میشود. برای این دو رمان هم باید وقت بگذارید و از پیشروی طولانی اش ناامید نشوید. خودِ مارکز سالها طول کشید تا بتواند نوشتنشان را به اتمام برساند.
امیدوارم از مطالعه ی آثار مارکز لذت ببرید
در مورد من که حسم را عالی میکند این اعجوبه با قلم زیبایش